افول امپرياليسم بوش
ارسالي صميمي ارسالي صميمي

«در يكي از پربيننده‌ترين سريال‌هاي تلويزيوني آمريكا، تسلط بلامنازع جوليوس سزار بر رم، مركز بزرگترين امپراطوري قدرتمند جهان در اعصار گذشته به تصوير كشيده شده است. اكنون در رمي ديگر آن سوي رودخانه‌ي پوتوماك واقع در غرب آمريكا سناريوي متفاوتي در حال شكل گرفتن است. دستان جورج بوش ديگر توان چنگ زدن به ريسمان قدرت را ندارد و واشنگتن بيش از هر زمان ديگري شاهد طغيان مخالفت‌ها و نارضايتي‌ها عليه رياست جمهوري امپراطورگونه‌ي بوش است.»

 

هفته‌نامه‌ي اكونوميست در گزارشي آورده است: «جورج بوش خود را به قدرتمندترين رييس جمهور دوران آمريكا پس از ريچارد نيكسون تبديل كرده است. آقاي بوش و مشاورانش مصمم به احياي امتيازات انحصاري رياست جمهوري آمريكا، در راس قدرت حاضر شدند؛ با توجه به اينكه ديك چني، مشاور بوش و دونالد رامسفلد، وزير دفاع آمريكا در دوره‌ي جرالد فورد، رييس جمهور سابق اين كشور پس از نيكسون نيز سابقه‌ي خدمت داشته‌اند بنابراين افراد دو آتشه و متعصب‌تري به شمار مي‌آيند. حتي پيش از حملات 11 سپتامبر 2001 از هر فرصتي استفاده كردند تا قدرت را در نهاد اجرايي (رياست جمهوري) متمركز كنند اما پس از حملات تروريستي نيز با بهره جستن از بحران پيش آمده درصدد بخشيدن جاني دوباره به رياست جمهوري امپراطورگونه‌ي آمريكا برآمدند و در اين راه به هر كاري دست زدند تا آنجا كه فرياد اعتراض چاك هگل، سناتور جمهوريخواه سنا نيز بلند شد. وي معتقد بود مشاوران بوش با كنگره كشور صرفا به عنوان يك نهاد ضميمه شده رفتار كردند.

 

چني و رامسفلد در شيپور جنگ در افغانستان دميدند و با ناديده گرفتن كنگره، سكان كشتي جنگ را در دست گرفتند. آنها با وضع "قانون ميهن پرستي" آمريكا حوزه‌ي اختيارات شاخه‌ي اجرايي كشورشان را در حوزه‌هاي نظامي و قضايي بيشتر كرده و تاكيد كردند رييس جمهور (به عنوان فرمانده‌ي كل ارتش) حق بازداشت مظنونين عمليات‌هاي تروريستي را بدون طي مراحل دادرسي قضايي داراست.

 

اين مساله بيانگر ميل شديد مشاوران بوش بود تا قادر باشند حوزه اختيارات و قدرت رييس جمهور را فراتر از چارچوب جنگ با تروريسم گسترش دهند. آقاي چني مانند ببر تلاش مي‌كرد تا دفتر پاسخ گويي دولت را در دستيابي به مدارك و اطلاعات محرمانه‌ي نيروهاي ضربت خود ناكام گذارد كه البته در اين راه موفق بود.»

 

اين گزارش مي‌افزايد: «آنرو رودالويج در كتاب "رياست جمهوري امپرياليستي" مي‌گويد تمامي روساي جمهور سابق آمريكا سعي داشتند تا مشاوران خود را از تنگناهاي پيش آمده پس از رسوايي واترگيت خارج سازند اما آقاي بوش مشاوران خود را از مسير تركش‌ها دور نكرد.

 

به همين دليل او اكنون در محاصره‌ي انتقادات و نارضايتي ها قرار گرفته است. بر اساس پنج نظرسنجي كه ماه اكتبر صورت گرفت مشخص شد كه كمتر از 40 درصد از مردم آمريكا از عملكرد بوش رضايت دارند.

 

باديگاردهاي سزار آمريكا (چني و رامسفلد) بيم آن دارند، پاتريك فيتز جرالد، دادستان ويژه‌ي آمريكايي عليه برخي چهره‌هاي شاخص دولت بوش اعلام جرم كند. در حقيقت با استناد به شواهد تاريخي كليه روساي جمهوري كه توانسته بودند در دوره دوم انتخابات رياست جمهوري آمريكا بر مسند قدرت تكيه زنند سرانجام شكست خورده و دفتر رياست جمهوري را با سرافكندگي ترك گفتند. اما نه به زودي بوش اما چرا چنين اتفاقي در شرف وقوع است؟ توفان سهمگين كاترينا يكي از عوامل ويرانكننده‌اي بود كه علاوه بر نيواورلئان، كاخ سفيد را نيز در نورديد. اما مشكل اصلي آنجاست كه دو عامل مهمي كه زماني بوش را به اوج رساند اكنون او را به زير كشانده است؛ يكي از اين عوامل جنگ عراق بود. آقاي بوش با تبحري خاص از جنگ عراق براي گسترش قدرت و اختيارات خود بهره برد و همزمان نيز منتقدانش را به بيراهه مي‌راند. بوش انتخابات رياست جمهوري سال 2002 را به رفراندوم جنگ تبديل ساخت و از اين طريق حمايت سنا و هم پيمانان جمهوري‌خواهش را بدست آورد.

 

اما پايه‌هاي بناي بزرگ رياست جمهوري امپرياليستي بوش كه اساسا به واسطه‌ي جنگ عراق استحكام يافته بود اكنون سست شده و در شرف فرو ريختن است. افشاي يكسري رسوايي‌ها شامل ناكامي در كشف سلاح‌هاي كشتار جمعي در عراق، بدرفتاري‌هاي نظاميان آمريكايي در زندان ابوغريب و طفره رفتن دولت بوش از بيان حقيقت‌ها درباره قدرت واقعي كشورش در جنگ عواملي بود كه حمايت عمومي از بوش را به شدت كاهش داد.

 

در آستانه‌ي جنگ عراق نزاع‌ها برسر هر مساله‌ي كوچكي كه به دولت بوش مرتبط مي‌شد به تدريج بلاي جان اين دولت شد. رسوايي والري پليم (افشاي نام وي به عنوان يكي از مامورين مخفي سيا) نشان دهنده‌ي عمق اختلافات ميان چني و سازمان جاسوسي آمريكا (CIA) بود.

 

ظهور جنبشي محافظه كارانه از ديگر عوامل كاهش قدرت بوش قلمداد مي‌شود. رييس جمهور آمريكا تنها زماني قادر به ناديده گرفتن مخالفانش است كه جمهوري خواهان كنگره همگام با دولت خود شوند يا توده‌ي محافظه كار نيز بوش را از حمايت خود برخوردار سازند.

 

تام ديلي، نماينده‌ي جمهور خواه مجلس نمايندگان و بيل فريست در پي رسوايي‌هاي اخير به شدت تضعيف مقام پيدا كرده‌اند. ديلي به خاطر پولشويي و نقض قوانين انتخاباتي مجرم شناخته شد و فريست نيز به اتهام سو استفاده از اطلاعات محرمانه تحت بازجويي قرار گرفته است.

 

از سوي ديگر بسياري از لژيون‌هاي محافظه‌كار نيز با كانديداي پيشنهادي بوش براي حضور در ديوان عالي آمريكا آشكارا مخالفت كرده‌اند. كساني كه اميدوار بودند تا كانديدايي با نفوذ پيشنهاد شود با مشاهده حضور فردي نه چندان قدرتمند به ارزيابي جدي عملكرد بوش مي‌پردازند.

 

با افول قدرت رياست جمهوري آمريكا ديگر بخش‌هاي دولت مقاومت مي‌كنند. اين مساله حتي پيش از آنكه بوش با مشكلات عديده‌ي فعلي روبرو شود، وجود داشت. در سال 2002 كنگره از كاخ سفيد خواست تا تحقيقات مستقل خود را درخصوص حملات 11 سپتامبر انجام دهد و ديوان عالي نيز بخش اعظمي از اموري كه به تروريسم مرتبط مي‌شد، بر عهده گرفت اما اكنون مقاومت چندين برابر شده است.

 

ماه اكتبر گذشته زماني كه سنا با 91 راي موافق در مقابل 9 راي مخالف لايجه منع شكنجه و آزار و اذيت زندانيان مظنون به عمليات‌هاي تروريستي را تصويب كرد، دولت بوش سيلي محكمي خورد اما مخالفت‌هاي شديد تنها از جانب كنگره كه اكثريت جمهوريخواهان بر آن حاكم هستند، مطرح نمي‌شود. در رسانه‌ها و مطبوعات واشنگتن حس شرمساري و سرافكندگي قابل توجهي جريان دارد. شرم از اينكه كنگره سوال‌هايي راجع به حقيقت سلاح‌هاي كشتار جمعي نپرسيد، شرم از اينكه واشنگتن در رايزني‌ها از خود سرعت عمل به خرج نداد و شرم بخاطر بدنام كردن منتقدان جنگ عراق. مطبوعات در آينده قطعا سوالات مهم و دشواري خواهند پرسيد و اين بار در ميان محافظه كاران به دنبال پاسخهاي خود مي‌گردند.»

 

در انتهاي اين گزارش آمده است: «زماني جرالد فورد با لحني شكايت‌آميز گفته بود آمريكا رياست جمهوري امپراطوري خود را جايگزين رياست جمهوري متزلزل كرده است. آقاي بوش هنوز اين شانس را در اختيار دارد تا به تعادل نسبي در نحوه‌ي حكومت دست پيدا كند. او بايد بتواند محافظه‌كاران را متقاعد كند كه به جاي مخالفت با او بتوانند از راه‌ حمايت همراه شوند اما ظاهرا شانس تكرار تاريخ بيشتر است.»

 

 

 

 


November 7th, 2005


  برداشت و بازنویسی درونمایه این تارنما در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید.
 
مسایل بین المللی